ایران ماندگار ولایت فقیه چگونه نظریه ای است ؟ به صورت مختصر ؛ « حكومت، زعامت و تصدي اداره امور اجتماعي، سياسي مسلمانان به دست عالم ديني (فقيه) و يا حكمراني فقيهان عادل بر مبناي مصلحت قاطبه مسلمانان…
| |||||
پیغام مدیر سایت سلام دوست من به سایت ایران ماندگار خوش آمدید لطفا برای استفاده از تمامی امکانات
دانلود فایل , شرکت در انجمن و گفتگو با سایر اعضا در سایت ثبت نام کنید
ولایت فقیه چگونه نظریه ای است ؟ به صورت مختصر ؛ « حكومت، زعامت و تصدي اداره امور اجتماعي، سياسي مسلمانان به دست عالم ديني (فقيه) و يا حكمراني فقيهان عادل بر مبناي مصلحت قاطبه مسلمانان و در راستاي اجراي مقررات اسلامي را ولايت فقيه ميگويند.»(عميد زنجاني، عباسعلي، فقه سياسي، تهران: انتشارات اميركبير، 1373، ج 2، ص 326)توضيح اينکه :1. كلمه «فقه» در لغت به معناي فهم، آگاهي و دانايي است؛(ابن فارس، معجم مقاييس اللغه، ج 4، ص 442.) خواه مربوط به دين باشد و يا چيز ديگر. در كتاب لسان العرب معناي «فقه» فراتر از مطلق دانستن است و منظور از آن علم و دانستني است كه همراه با دقت نظر و استنباط باشد.(ابن منظور، لسان العرب، ج 10، ص 305.)«فقه» در اصطلاح؛ به معناي علم و آگاهي دقيق نسبت به علوم دين و احكام الهي و توان استنباط آنها از طريق ادله تفصيلي (كتاب، سنت، عقل و اجماع) است. «فقه» يكي از شاخههاي علوم ديني و عبارت است از: «علم به احكام شرعي از طريق استنباط و اجتهاد».(ميراحمديزاده، مصطفي، رابطه فقه و حقوق.)2. «فقيه» كسي است كه در علوم اسلامي تخصّص دارد و احكام الهي را از ادله آن استنباط ميكند.3. «ولايت» معاني مختلفي دارد. ريشه لغوي آن (ولي) به معناي قرب، اتصال و پيوند دو يا چند شيء است. از پيوند عميق دو شيء، ولايت پديد ميآيد.راغب اصفهاني، المفردات في غرايب القرآن، ص 533. ولايت به «تكويني» و «تشريعي» تقسيم ميشود:الف) ولايت تكويني«ولايت تكويني» به معناي تصرف در موجودات و امور تكويني است. چنين ولايتي از آن خدا است. اصل پيدايش، تغييرات و بقاي همه موجودات به دست او است و همه تحت اراده و قدرت خدا قرار دارند. خداوند متعال مرتبهاي از اين ولايت را به برخي از بندگانش اعطا ميكند. معجزات و كرامات انبيا و اوليا، از آثار همين ولايت تكويني است. آنچه در ولايت فقيه مطرح است، «ولايت تكويني» نيست.ب) ولايت تشريعي«ولايت تشريعي» دو قسم است:1. قانونگذاري: بر اساس توحيد ربوبي، هرگونه قانوني كه انتساب به خداوند نداشته باشد، به شرك در تشريع منتهي ميشود: (إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلَّهِ)؛ (يوسفآيه 67.) و فقط كسي مجاز به جعل قانون است كه از طرف خداوند، مأذون باشد، مانند پيامبر اكرم(ص) و امامان معصوم(ع)، قرآن در اين باره ميفرمايد: (وَ ما ينْطِقُ عَنِ الْهَوي إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْي يوحي عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوي)؛( نجم (53)، آيات 5-3.)امام صادق(ع) نيز فرموده است: «فما فوّض الله الي رسوله، فقد فوّض الينا»؛(بحارالانوار، ج 15، ص 332.)آيت الله معرفت در توضيح اين موضوع مينويسد: «اينان حامل ودايع نبوت بودند و طبق تعليم و تربيت پيامبر اكرم(ص) و تأييد روح القدس، بينش واقعي لازم را دارا بودند و بر ملاكات اصلي احكام، نسبت به پيشامدها كاملاً واقف بودند و بر حسب رخدادهاي زمانه و مصالح مقتضي، تشريع احكام مينمودند».(ولايت فقيه، ص 162.)زمان غيبت نيز فقيه جامع شرايطي كه به كتاب و سنت آشنايي دارد، نسبت به اوضاع و احوال زمانه آگاه است، مقتضيات زمان و مكان را تشخيص ميدهد و از تقوا و پارسايي نيز برخوردار است؛ از سوي معصومين(ع)، مأذون است تا به وضع قوانين متغير در چارچوب احكام و آموزههاي اسلامي و مصالح جامعه اسلامي بپردازد. جعل چنين ولايتي براي فقيه جامع شرايط، نه تنها منافاتي با ولايت تشريعي و حاكميت خداوند ندارد؛ بلكه شأني از شؤون ربوبيت الهي و در طول آن است.(ر.ك: مصباح يزدي، محمد تقي، حقوق و سياست در قرآن، ص 162.)2. زعامت و رهبري: از ديدگاه اسلامي، انسان يكتاپرست، نبايد از هيچ فرد يا نهادي، فرمان ببرد و كسي را ولي، سرپرست و ارباب خود قرار دهد و بيچون و چرا مطيع او گردد:(اتَّخَذُوا أَحْبارَهُمْ وَ رُهْبانَهُمْ أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ الْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيمَ وَ ما أُمِرُوا إِلاَّ لِيعْبُدُوا إِلهاً واحِداً لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ سُبْحانَهُ عَمَّا يشْرِكُونَ)؛توبه (9)، آيه 31. «اينان دانشمندان و راهبان خود و مسيح پسر مريم را به جاي خدا به الوهيت گرفتند، با آنكه مأمور نبودند جز اينكه خدايي يگانه را بپرستند كه هيچ معبودي جز او نيست. منزّه است او از آنچه [با وي ]شريك ميگردانند».مگر آنكه خداوند سبحان براي او چنين حقي را جعل و تشريع كرده باشد. قرآن فرموده است: (النَّبِي أَوْلي بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ)؛(احزاب (33)، آيه 6.) «پيامبر به مؤمنان از خودشان سزاوارتر [و نزديكتر] است» نيز (إِنَّما وَلِيكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ)؛(مائده (5)، آيه 55. ) «ولي شما، تنها خدا و پيامبر اوست و كساني كه ايمان آوردهاند: همان كساني كه نماز برپا ميدارند و در حال ركوع زكات ميدهند».بر اساس اين آيات خداوند ولايت تدبيري و حق اداره و تنظيم اجتماعي را براي پيامبر و امامان معصوم(ع) تشريع كرده است و تنها آنان هستند كه ميتوانند حاكميت سياسي و زمامداري جامعه را در دست گرفته و در رأس هرم قدرت باشند.بر اساس دلايل گوناگوني، چنين ولايتي از طرف ائمه اطهار(ع) به فقيهان واجد شرايط واگذار شده است و آنان به نيابت از معصومين(ع)، علاوه بر حق قانونگذاري - با قيود و شرايطي كه بيان شد داراي ولايت زعامت و رهبري جامعه بوده و موظف به تدبير، سرپرستي و تنظيم اجتماعي، جامعه اسلامي هستند. در هر صورت معناي اصطلاحي «ولايت» عبارت است از: «تصدي امر و اداره حكومت».(نوروزي، محمد جواد، نظام سياسي اسلام، ص 187 و ر.ك: آيت الله جوادي آملي، ولايت فقيه، ولايت فقاهت و عدالت، نشر اسراء، 1378، صص 125-123.) با توجه به مقدمات فوق «ولايت فقيه» عبارت است از ؛ حاکميت فقيه جامع الشرائط بر جامعه اسلامي و سرپرستي کليه شئون زندگي اجتماعي توسط ايشان، مي باشد .منبع : http://siasi.porsemani.ir
l
ارسال نظر
مطالب گذشته
» سپاه پاسداران جان بر کف »» جمعه 29 اسفند 1399
» ماهواره های ایرانی »» چهارشنبه 12 آذر 1399 » اقتصاد مقاومتی »» جمعه 31 مرداد 1399 » وظیفه ما در سال جهش تولید چیست ؟ »» جمعه 30 خرداد 1399 » ضرورت رونق تولید در شرایط تحریم »» جمعه 30 خرداد 1399 » تأثیر انقلاب اسلامى بر پیشرفتهاى آموزش و پرورش »» شنبه 13 اردیبهشت 1399 » هنر انقلاب؛ جرئت دادن به پیر و جوان »» شنبه 13 اردیبهشت 1399 » بیماری غربزدگی »» یکشنبه 31 فروردین 1399 » فناوری نانو »» پنجشنبه 29 اسفند 1398 » بلایی به نام اصلاحات »» شنبه 07 دی 1398 | |||||
[ طراحی مجدد و ترجمه از : Ghaleb-Weblog.Ir ] [ طراح اولیه قالب ] |